۱۳۹۴ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

ایران - ۱۴ اسفند روز تلخ در تاریخ مبارزاتی ایران

روز چهاردهم اسفند سال ۱۳۴۵ دکتر محمد مصدق، پیشوای نهضت ملی ایران، دیده از جهان فرو بست و میلیونها ایرانی را در غم فقدان خود سوگوار کرد. مصدق در احمدآباد، تبعیدگاه چندین ساله اش به خاک سپرده شد. مصدق در سال ۱۲۶۷ شمسی در تهران بدنیا آمد. در سال ۱۲۷۸ برای ادامه تحصیلاتش به فرانسه عزیمت کرد و بعد از اتمام دوره‌ی مدرسه‌ی علوم سیاسی پاریس، وارد دانشگاه نوشاتل سوئیس شد. و در سال ۱۲۹۳ با اخذ دکترای حقوق از این دانشگاه، به ایران بازگشت. مصدق در دوره های مختلف مجلس شورا در موضع نماینده مردم تهران با سیاستهای وابسته ساز و دیکتاتوری رضاخان و محمدرضا پهلوی مبارزه کرد و سرانجام رهبری جنبش ملی کردن صنعت نفت ایران را به دست گرفت، اما دشمنان رنگارنگ حتی یک روز هم از توطئه علیه او خودداری نکردند و بارها قصد جان وی و طرح کودتا علیه حکومت ملی او را کردند. 

مصدق از دید برادر مجاهد مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران
مصدق، مظهر اراده سیاسی یک ملت مستقل و آزاد
نطق مصدق در دادگاه لاهه دارای منطقی محکم و استدلالی روشن است. آن قدر محکم و روشن که هیأت قضات برآن صحه گذاشتند و خود به عدم صلاحیت خود برای داوری در مورد موضوعی که مصدق، آن را «اراده سیاسی یک ملت آزاد و مستقل» می نامید، رأی دادند. به دو نکته که در 
مطالعه مجدد نطق مصدق، در لحظه به ذهن خطور می کند، اشاره نمود:
اول این که مصدق خواهان داوری عادلانه در مورد موضوع مورد دعوا بین دولت ایران و دولت انگلیس نبود، بلکه خواهان آن بود که هیأت قضات به عدم صلاحیت خود در رسیدگی به دعوا- که از طرف انگلیس اقامه شده بود – رأی دهند. یعنی که حقوق مسلم مردم ایران هرگز و هیچگاه نمی تواند و نباید موضوع بحث و رسیدگی دیگران قرار بگیرد. همچنان که امروز هم، در ادامه راه مصدق، حق حاکمیت مردم ایران، رودروی «ولایت فقیه» و حاکمیت آخوندی، هیچ بحث و گفتگویی نمی پذیرد و هر فرد و یا جریان سیاسی که چشم به درون این رژیم دوخته باشد بی گفتگو در تعارض با حاکمیت مردم ایران و مردم سالاری (دمکراسی) قرار می گیرد. از این رو خطاب به قضات دادگاه گفت: «با وجود نقاهت و ضعف مزاج که نتیجه کبر سین و مصائبی است که در راه مبارزه برای آزادی متحمل شده ام، با وجود این که بار سنگین مسئولیت مرا ناتوان ساخته است، از راه دور به این دیار آمدم تا از طرفی با حضور خود حس احترام کامل ملت و دولت ایران را به دستگاههای بین المللی را ثابت کنم و از طرف دیگر به آقایان مدلل سازم که، گذشته از ایرادات حقوقی که نسبت به صلاحیت دیوان داریم، اخلاقا و سیاستا در وضعی واقع شده ایم که دیگر نمی توانیم موضوع ملی شدن نفت را مورد بحث قرار دهیم». دادگاه تاریخ هرگز در صدور رأی حقانیت مصدق تردیدی نکرد. 
ترجیح میدهم کلام آخر را عینا از زیرنویس یک عکس اهدایی آن بزرگوار نقل کنم که به گویاترین صورت، هم اراده ملت و هم ویژگیهای ادامه دهندگان راهش را تصویر کرده است: به کسانی که وقتی پای مصالح عموم به میان آید از مصالح خصوصی و نظریات شخصی صرفنظر می کنند. به کسانی که در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آن جا که موفق شوند مرد و مردانه می ایستند و یک دندگی به خرج می دهند و به کسانی که در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود می گذرند، این عکس ناقابل اهدا می شود.
احمد آباد، آبان ماه۱۳۴۱
دکتر محمد مصدق


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر