مذاکراتی که ته
ندارد. البته سر هم ندارد. زمخت و قاطع نیست که ظریف و نازک نارنجی هم نیست. معلوم
است چنین مذاکره ای به نتجه ای که ته ندارد می انجامد.
یک زمانی میگفتیم مذاکره
برای مذاکره. حالا چی بگوییم. بار آخر ظریف به توافقنامه گفت که این یک چرکنویس
بیش نیست، گوئیا حالا می خواهد روی همان چرکنویس روند نگارش را پیاده کند. اینهم
از فرهنگ هسته ای.
اما بیخیال ما که
با فرهنگ خودمان می نویسیم و کاری به فرهنگهای این بی فرهنگیان نداریم، بارها و
بارها گفته ایم آقایان بفرمایید مذاکره و مداخله و مباحثه و مجادله بکنید ولی رژیم بنیادگرای دیکتاتور آخوندی از ترس اعتراضات مردمی و سرنگونی دست از اتمی برنمی دارد.
اگر امریکا و آن چند کشور
باصطلاح قدرتمند جهان توانستند دست ملایان را از عراق و سوریه و منطقه کوتاه کنند
خواهند توانست که دست او را هم از اتمی کوتاه کنند و یا کاری کنند که ملایان از
اتمی کوتاه بیایند.
خانم مریم رجوی
رهبر اپوزیسیون بارها و بارها این نکته را در پیام هایشان گفته اند. که این رژیم
بنیادگرا برای سرپا نگهداشتن خودش نمی تواند دست از اتمی بکشد. کما اینکه نمی
تواند از سوریه و عراق هم کوتاه بیاید. چون می داند که بعد از همه اینها با
مجاهدین و مقاومت ایران و خلق بپاخاسته ایران روبروست و دیگر کارش تمام است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر